موضوع: "بدون موضوع"

میلاد حضرت مسیح

نوشته شده توسطكابوسي 4ام دی, 1396

تولد عیسی

یاد کن آنگاه که فرشتگان گفتند: ای مریم، خدا تو را به کلمه‌ای از خود که نامش مسیح، عیسی بن مریم است، نوید می‌دهد

که در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان (الهی) و با مردم در گهواره و در بزرگسالی سخن می‌گوید و از نیکان و شایستگان است.

و آنگاه که از کسانش در جایگاهی شرقی کناره گزید و میان خود و آنان پرده‌ ای کشید؛ پس ما روح خود را نزدش فرستادیم و برای او همچون انسانی درست اندام نمودار شد.

مریم گفت: من از تو به خدای رحمان پناه می‌برم، اگر پرهیزگار باشی.

(جبرئیل) گفت: همانا من فرستاده پروردگارت هستم تا تو را پسری پارسا و پاکیزه ببخشم.

مریم گفت: چگونه مرا پسری باشد و حال آنکه دست هیچ انسانی به من نرسیده و بدکاره هم نبوده ام؟

گفت: چنین است، پروردگار تو گفته که: این بر من آسان است و تا او را نشانه‌ای برای مردم و رحمتی از سوی خویش کنیم؛ این کاری است حتمی و شدنی.

پس به او عیسی (ع) بار گرفت و با وی به مکانی دور بیرون رفت آنگاه درد زایمان او را به سوی تنه درخت خرمایی کشانید؛ گفت: ای کاش پیش از این مرده بودم و به فراموشی سپرده شده بودم.

پس (کودک) از زیر او ندایش داد: غمگین مباش، پروردگار تو از زیر پایت جویی روان ساخت و خرما بن را به سوی خویش بجنبان تا بر تو خرمای تازه چیده فرو ریزد؛ بخور و بیاشام و چشم روشن دار و اگر از آدمیان کسی را دیدی، بگو: من برای خدای رحمان روزه (سکوت) نذر کرده‌ام و امروز مطلقا با هیچ انسانی سخن نمی گویم.

پس مریم او را برداشته، نزد کسانش آورد؛ گفتند: ای مریم، چیزی شگفت آورده‌ای. ای خواهر هارون، نه پدرت مرد بدی بود و نه مادرت زنی بدکاره!

مریم به او اشاره نمود؛ گفتند: چگونه با کودکی خرد که در گهواره است، حرف بزنیم؟

(کودک) گفت: من بنده خدا هستم، به من کتاب داده و پیامبرم گردانیده است و مرا هر جا که باشم، با برکت ساخته و تا زنده ام به نماز و زکات سفارش نموده و مرا به مادرم نیکوکار کرده و گردنکشی بد بخت نگردانیده است و درود بر من، روزی که زاده شدم و روزی که بمیرم و روزی که زنده برانگیخته شوم.

و چون عیسی با نشانه‌ها و دلایل روشن آمد، گفت: همانا برای شما حکمت آورده ام (تا هدایت شوید) و تا برخی از آنچه را که درباره‌اش اختلاف می‌کنید، برایتان بیان کنم، پس از خدا بترسید و مرا پیروی کنید. همانا خدای یکتا پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرستید، این است راه راست. [او «کلمه» خدا بود]

اما آن گروه‌ها (فرق مسیحی) میان خود اختلاف کردند؛ پس وای بر ستمکاران از عذاب روزی دردناک! آیا چشم به راه چیزی جز قیامت‌اند که ناگهان بدیشان فرا رسد در حالی که بی‌خبرند؟ در آن روز دوستان، برخی دشمن برخی دیگرند، مگر پرهیزگاران.

و چون عیسی کفر آنان را آشکارا دریافت، گفت: چه کسانی درراه خدا یاوران من اند؟

حواریان گفتند: ما یاوران خداییم به خدا ایمان آوردیم و گواه باش که ما تسلیم هستیم. پروردگارا، ‌به آنچه نازل کرده‌ای، ایمان آورده ایم و از این پیامبر پیروی کردیم، پس ما را در شمار گواهی دهندگان بنویس.

پس گروهی از بنی اسرائیل ایمان آوردند و گروهی کافر شدند. کسانی را که ایمان آوردند، بر دشمنانشان مدد کردیم تا چیره و پیروز شدند.

میلاد حضرت مسیح

نوشته شده توسطكابوسي 4ام دی, 1396

پیش از حضرت عیسی، حضرت یحیی بود، که مردم را بسوی خدا دعوت میکرد. یحیی مردم را تعمید داده و ملکوت خدا را نزدیک می­دانست. بنابراین، عده زیادی به او روی آوردند و در نتیجه یحیی دارای شاگردان و پیروان بسیاری گشت.

یحیی نیز همانند عیسی با گناه و مخالفت با شریعت خدا مبارزه می­کرد و شاید همین مساله هم سبب شهادت او شده باشد. بنا به گزارش متی، شهادت او به همین علت بوده است:

« در آن هنگام هیرودیس تِیترارخ چون شهرت عیسی را شنید به خادمان خود گفت: “این است یحیی تعمید‌ دهنده که از مردگان برخاسته است و از این جهت معجزات از او صادر می­گردد.” زیرا که هیرودیس یحیی را بخاطر هیرودیا زن برادر خود فیلپس، گرفته و در زندان انداخته بود، چون که یحیی بدو همی گفت: “نگاه داشتن وی بر تو حلال نیست.” و وقتی که قصد قتل او کرد از مردم ترسید؛ زیرا که او را نبی می‌دانستند. اما چون بزم میلاد هیرودیس را می‌آراستند دختر هیرودیا در مجلس رقص کرده هیرودیس را شاد نمود. از این رو قسم خورده وعده داد که آنچه می­خواهد بدو بدهد. و او از ترغیب مادر خود گفت که “سر یحیی تعمید ‌دهنده را الآن در طَبقی به من عنایت فرما.” آنگاه پادشاه برنجید لیکن بجهت پاس‌ِ قسم و خاطر همنشینان خود فرمود که بدهند. و فرستاده ای سر حضرت یحیی را در زندان از تن جدا کرد و سپس سر او را در طشتی گذارده به دختر تسلیم نمودند و او آنرا نزد مادر خود برد.
پس از این ماجرا شاگردان حضرت یحیی آمده جسد او را برداشته و به خاک سپردند و به پیش حضرت عیسی رفته و ماجرا را به وی اطلاع دادند.»

پیش از حضرت عیسی، حضرت یحیی بود، که مردم را بسوی خدا دعوت میکرد. یحیی مردم را تعمید داده و ملکوت خدا را نزدیک می­دانست. بنابراین، عده زیادی به او روی آوردند و در نتیجه یحیی دارای شاگردان و پیروان بسیاری گشت.

یحیی نیز همانند عیسی با گناه و مخالفت با شریعت خدا مبارزه می­کرد و شاید همین مساله هم سبب شهادت او شده باشد. بنا به گزارش متی، شهادت او به همین علت بوده است:

« در آن هنگام هیرودیس تِیترارخ چون شهرت عیسی را شنید به خادمان خود گفت: “این است یحیی تعمید‌ دهنده که از مردگان برخاسته است و از این جهت معجزات از او صادر می­گردد.” زیرا که هیرودیس یحیی را بخاطر هیرودیا زن برادر خود فیلپس، گرفته و در زندان انداخته بود، چون که یحیی بدو همی گفت: “نگاه داشتن وی بر تو حلال نیست.” و وقتی که قصد قتل او کرد از مردم ترسید؛ زیرا که او را نبی می‌دانستند. اما چون بزم میلاد هیرودیس را می‌آراستند دختر هیرودیا در مجلس رقص کرده هیرودیس را شاد نمود. از این رو قسم خورده وعده داد که آنچه می­خواهد بدو بدهد. و او از ترغیب مادر خود گفت که “سر یحیی تعمید ‌دهنده را الآن در طَبقی به من عنایت فرما.” آنگاه پادشاه برنجید لیکن بجهت پاس‌ِ قسم و خاطر همنشینان خود فرمود که بدهند. و فرستاده ای سر حضرت یحیی را در زندان از تن جدا کرد و سپس سر او را در طشتی گذارده به دختر تسلیم نمودند و او آنرا نزد مادر خود برد.
پس از این ماجرا شاگردان حضرت یحیی آمده جسد او را برداشته و به خاک سپردند و به پیش حضرت عیسی رفته و ماجرا را به وی اطلاع دادند.»

زندگی نامه عبدالعظیم حسنی

نوشته شده توسطكابوسي 2ام دی, 1396

عبدالعظیم علیه السّلام فرزند عبدالله بن علی، از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت می رسد . پدرش عبدالله نام داشت و مادرش فاطمه دختر عقبة بن قیس .

 

ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در سال ۱۷۳ هجری قمری در شهر مقدّس مدینه واقع شده است و مدّت ۷۹ سال عمر با برکت او با دوران امامت چهار امام معصوم یعنی امام موسی کاظم علیه السّلام ، امام رضا علیه السّلام، امام محمّدتقی علیه السّلام و امام علیّ النّقی علیه السّلام مقارن بوده ، محضر مبارک امام رضا علیه السّلام ، امام محمّد تقی علیه السّلام و امام هادی علیه السّلام را درک کرده و احادیث فراوانی از آنان روایت کرده است .

 

این فرزند حضرت پیامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم، از آنجا که از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است به حسنی شهرت یافته است .

 

حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمّه معصومین علیهم السّلام و از چهره های بارز و محبوب و مورد اعتماد ، نزد اهل بیت عصمت علیهم السّلام و پیروان آنان بود و در مسایل دین ، آگاه و به معارف مذهبی و احکام قرآن ، شناخت و معرفتی وافر داشت .

 

ستایشهایی که ائمّه معصومین علیهم السّلام از وی به عمل آورده اند، نشان دهنده شخصیّت علمی و مورد اعتماد اوست؛ حضرت امام هادی علیه السّلام گاهی اشخاصی را که سؤال و مشکلی داشتند، راهنمایی می فرمودند که از حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام بپرسند و او را از دوستان حقیقی خویش می شمردند و معرّفی می فرمودند .

 

در آثار علمای شیعه نیز، تعریفها و ستایشهای عظیمی درباره او به چشم می خورد، آنان از او به عنوان عابد، زاهد، پرهیزکار، ثقه، دارای اعتقاد نیک و صفای باطن و به عنوان محدّثی عالیمقام و بزرگ یاد کرده اند؛ در روایات متعدّدی نیز برای زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، ثوابی همچون ثواب زیارت حضرت سیّد الشّهداء، امام حسین علیه السّلام بیان شده است.

 

زمینه های مهاجرت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام از مدینه به ری و سکونت در غربت را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر جستجو کرد؛ خلفای عبّاسی نسبت به خاندان حضرت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و شیعیان ائمّه علیه السّلام بسیار سختگیری می کردند، یکی از بدرفتارترین این خلفاء ، متوکّل بود که خصومت شدیدی با اهل بیت علیهم السّلام داشت، و تنها در دوره او چندین بار مزار حضرت امام حسین علیه السّلام را در کربلا ، تخریب و با خاک یکسان ساختند و از زیارت آن بزرگوار جلوگیری به عمل آوردند.

یلدای ایرانیان

نوشته شده توسطكابوسي 2ام دی, 1396

شب یلدا از دیدگاه آیت الله جوادی آملی در کتاب مفاتیح الحیات

 ایرانیان از قدیم الایام به دلیل عقاید فرهنگی ویژه ای که داشته اند، مناسبت ها و مراسماتی را نیز داشته اند که در جای خود مورد توجه وعنایت است. یکی از این آداب و رسوم، شب یلداست. شبی که طولانی ترین شب سال محسوب می شود و مانند خیلی از آداب و رسوم دیگر،  می تواند جنبه های مثبتی داشته باشد.

آیت الله جوادی آملی در کتابی - که چاپ بالایش در این سالها، نشانگر فرهنگ غنی اسلامی مردم کشورمان و علاقه آنها به سبک زندگی اسلامی بوده است- درباره شب یلدا نیز سخن به میان آورده است. مبحثی که شاید عده ای از روی کوته فکری سعی در از بین بردن کلیات آن داشته اند.در این کتاب ارزشمند و پر فروش کشور درباره شب یلدا اینگونه آمده است:

“این واژه ، سریانی و به معنای «میلاد» است و چون شب یلدا را با تولد حضرت مسیح (ص) تطبیق می کردند آن را به این نام خواندند.چون ایرانیان این شب را شب تولد (میترا) مهر می دانستند آن را با تلفظ سریانی اش پذیرفتند و در واقع یلدا را با (noel)  اروپایی که در 25 دسامبر تثبیت شده، معادل است، بنابراین نوئل اروپایی همان شب یلدا یا شب چله ایرانی است.(دهخدا)
 
از سنت های شب یلدا ،شب نشینی و دید و بازدید و صله رحم است، چنان که بهره گیری علمی از فرصت آن با طرح مسایل علمی و تاریخی ، خواندن اشعار به ویژه شعر حافظ و تفال به اشعار حافظ و … سنت دیگر آن است. مناسب است مومنان در چنین فرصت هایی با زوایای زندگی و سیره معصومان (ع) در جهت رشد و کمال علمی و معنوی آشنا شوند.”

لازم به ذکر است کتاب مفاتیح الحیات، کتابی غنی است که پر فروش شدن آن در این سالهای اخیر خشم رسانه های غربی را در پی داشته است و با تبلیغات گسترده سعی در بی ارزش نشان دادن محتوا و نویسنده آن بر آمده اند که همین امر مهر تأییدی بر محتوا و موفقیت آن در خانواده های مذهبی ایرانی بوده است.

تبریک روزوحدت حوزه ودانشگاه

نوشته شده توسطكابوسي 25ام آذر, 1396

تبریک روزوحدت حوزه ودانشگاه

نوشته شده توسطكابوسي 25ام آذر, 1396

تبریک روزوحدت حوزه ودانشگاه

نوشته شده توسطكابوسي 25ام آذر, 1396

وحدت حوزه و دانشگاه در کلام رهبر

مقام معظم رهبری(دام عزه)، راه کارهای وحدت حوزه و دانشگاه را این چنین تبین کرده اند:«در نظام اسلامی، علم و دین پابه پا باید حرکت کند. وحدت حوزه و دانشگاه یعنی این. وحدت حوزه و دانشگاه معنایش این نیست که حتما بایستی تخصص های حوزه ای در دانشگاه و تخصص های دانشگاهی در حوزه دنبال بشود نه، لزومی ندارد. اگر حوزه و دانشگاه به هم وصل و خوش بین باشند و به هم کمک بکنند و با یکدیگر همکاری نمایند، دو شعبه از یک مؤسّسه علم و دین هستند. این مؤسسه دو شعبه دارد: یک شعبه، حوزه های علمیه و شعبه دیگر، دانشگاه ها هستند … طلاب و دانشجویان قدر یکدیگر را بدانند، با یکدیگر آشنا و مرتبط باشند، احساس بیگانگی نکنند. احساس خویشاوندی و برادری را حفظ کنند و روحانیون در دانشگاه ها عملاً کوشش کنند که نمونه های کامل عالم دین و طلبه علوم دینی را به طلاب و دانشجویان و دانشگاهیان ارایه بدهند و نشان دهند که هر دو، نسبت به یکدیگر، با حساسیت مثبت و با علاقه همکاری می کنند. این، همکاری و وحدت حوزه و دانشگاه است. البته برای این کار باید برنامه ریزی و سازمان دهی بشود».

تبریک روزوحدت حوزه ودانشگاه

نوشته شده توسطكابوسي 25ام آذر, 1396

وحدت حوزه و دانشگاه در کلام امام رحمه الله

امام خمینی رحمه الله ، رهبر کبیر انقلاب، درباره ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه در بیاناتی فرموده اند:«امروز یکی از ضروری ترین تشکل ها بسیج دانشجو و طلبه است. طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاه ها باید با تمام توان خود در مراکزشان از انقلاب و اسلام دفاع کنند. فرزندان بسیجی ام در این دو مرکز، پاسدار اصول تغییر ناپذیر نه شرقی نه غربی باشند، امروز دانشگاه و حوزه از هر محلی بیشتر به اتحاد و یگانگی احتیاج دارند».

تبریک هفته وحدت

نوشته شده توسطكابوسي 11ام آذر, 1396

اخوت دینی و وحدت اسلامی

اسلام به عنوان مکتب جامع و جاوید، همان گونه که عرصه دعوت خویش را به قوم و ملت خاصی محدود نکرده است، اتحاد امت اسلامی را در صدر برنامه های سیاسی و اجتماعی خویش قرار داده و عقد اخوت دینی را میان فرزندان امت اسلام جاری کرده است. وحدت اسلامی که قوی ترین عامل توانمندی و اقتدار امت اسلام محسوب می شود، از دیرباز دست خوش توطئه های دشمنان قرار گرفته است. استعمارگران خارجی و ایادی داخلی آنان که قوّت خود را در ضعف جوامع اسلامی می جویند، برای غارت منابع و ثروت های ملل اسلامی، سعی در فرو ریختن جوّ اعتماد و فضای برادری حاکم میان ملل اسلامی داشته اند. حضرت امام خمینی رحمه الله با تاکید بر اهمیت این عامل حیاتی، نقش استعمار در از بین بردن آن را چنین بازگو نموده اند: «علما و دانشمندان سراسر جهان، بویژه علما و متفکران بزرگ اسلام، یک دل و یک جهت در راه نجات بشریت از سلطه ظالمانه این اقلیت حیله باز و توطئه گر… بپاخیزند… و این کتاب هایی را که اخیرا با دست استعمار منتشر شده و دامن به اختلاف بین طوایف مسلمین می زنند نابود کنند و ریشه اختلاف که سرچشمه همه گرفتاری های مظلومان است را برکنند و یک دل و یک سو بر این رسانه های گروهی که بیشترِ ساعاتِ شب و روز، به فتنه انگیزی و نفاق افکنی… عمر خود را می گذرانند، پرخاش کنند.

اسلام، محور اتحاد (با تکیه بر نظر امام خمینی رحمه الله )

در اندیشه تقریب مذاهب و ملت های اسلامی، حضرت امام خمینی رحمه الله تمامی محورهایی را که به کلیت و فراگیری امت اسلامی صدمه می زند، رد نموده، اسلام را به عنوان تنها محور اتحاد این امت عظیم مطرح می کند. ایشان خطاب به حجاج بیت اللّه الحرام می فرماید: «از جمله وظایف در این اجتماع عظیم، دعوت مردم و جوامع اسلامی به وحدت کلمه و رفع اختلافات بین طبقات مسلمین است که خطبا، گویندگان و نویسندگان در این امر حیاتی اقدام نمایند و کوشش کنند در به وجود آوردن جبهه مستضعفین که با وحدت جبهه و وحدت کلمه و شعار «لا اله الاّ اللّه»، از تحت اسارت قدرت های شیطانی، و اجانب و استعمارگران و استثمارگران بیرون آیند و با اخوت اسلامی بر مشکلات غلبه پیدا کنند».

وحدت اسلامی و تشکیل جبهه مستضعفان (با تکیه بر دیدگاه امام)

تاکید بر ایجاد جبهه واحد مستضعفان در برابر استکبار و قدرت های شیطانی، یکی از محورهای مورد تأکید امام رحمه الله است که جامعه اسلامی را برای نیل به تحقق وحدت اسلامی یاری می رساند. امام، با اعتقاد به پیوند عمیق میان وحدت اسلامی و شکل گیری جبهه مستضعفان، می فرماید: «مستضعفین جهان، چه آنهایی که زیر سلطه آمریکا و چه آنها که زیر سلطه سایر قدرتمندان هستند، اگر بیدار نشوند و دستشان را به هم ندهند و قیام نکنند، سلطه های شیطانی، رفع نخواهد شد و همه باید کوشش کنیم که وحدت بین مستضعفین در هر مسلک ومذهبی که باشند، تحقق پیدا کند…. و آنچه مهم است این است که شما در مذهب خود و ما در مذهب خودمان اخلاص را حفظ کنیم».

اتحاد ممالک اسلامی از منظر امام خمینی رحمه الله

امام خمینی رحمه الله با بازگو کردن دیدگاه اسلام و یادآوری تأکید قرآن کریم بر اندیشه برادری دینی، اشاعه این تفکر را به عنوان یکی از راه کارهای شکل گیری وحدت اسلامی و تقریب مذاهب مطرح می کنند. در این باره موضع قاطع و روشن ایشان، در بخشی از بیاناتشان دقیقا مشخص است: «ما برای دفاع از اسلام و ممالک اسلامی و استقلال ممالک اسلامی در هر حال مهیّا هستیم. برنامه ما ـ که برنامه اسلام است ـ وحدت کلمه مسلمین است؛اتحاد ممالک اسلامی است؛ برادری با جمیع فِرَق اسلامی است در تمام نقاط عالم؛ هم پیمانی، با تمام دول اسلامی است در سراسر جهان».

 

تبریک هفته وحدت

نوشته شده توسطكابوسي 11ام آذر, 1396

گل بانگ وحدت

یکی از زیباترین و والاترین واژه ها، واژه وحدت و برادری است. برادری و وحدتی که پیامبر رحمت در استمرار رسالت دیگر انبیای عظام برای جوامع بشری به ارمغان آورد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم مهاجرین و انصار را به میثاق اخوت و عقد برادری فرا خواند و بدین سان گل بانگ وحدت برای نخستین بار در فضای مدینه طنین افکند و دل و جان قرون و اعصار را نوازش داد و عطر دل انگیز آن مسلمانان را مدهوش خویش ساخت. سنگ زیرین بنای اتحاد و همبستگی اسلامی نهاده شد و ارزش های متعالی اسلامی و برادری و اتحاد، جانشین ارزش های پوچ و خیالی جاهلی شد. آری پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم با استناد به آیات قرآن، جوامع اسلامی رابه اعتصام به حبل متین الهی و پرهیز از تفرقه و تشکیل امت واحده در سایه عبودیت اللّه، دعوت کرد. مسلمانان نیز در پرتو عمل به این دعوت و حرکت در طریق وحدت، متحد شدند و بر دشمنان چیره شدند و دیری نپایید که شاهد فتح و پیروزی را در آغوش کشیدند.

تبریک هفته وحدت

نوشته شده توسطكابوسي 11ام آذر, 1396

 

کینه های کهنه

بدون شک، نیاز مسلمین به اتحاد و اتفاق، از مبرم ترین نیازهاست، و درد اساسی جهان اسلام، همین کینه های کهنه میان مردم مسلمان است. دشمن همواره از همین شکاف ها سود می جوید. البته مفهوم اتحاد اسلامی که در صد سال اخیر، میان علما و فضلای مؤمن و روشن فکر اسلامی مطرح است، این نیست که فرقه های اسلامی برای ایجاد اتحاد اسلامی از اصول اعتقادی و یا غیر اعتقادی خود صرف نظر کنند و به اصطلاح مشترکات همه فِرَق را بگیرند و مختصات همه را کنار بگذارند؛ زیرا این کار نه منطقی است و نه عملی. از اینرو فرقه های اسلامی، در عین اختلافاتی که در کلام و فقه و غیره با هم دارند، به واسطه مشترکات بیشتری که در میان آنها هست، می توانند در مقابل دشمنان خطرناک اسلام، دست برادری بدهند و جبهه واحدی تشکیل دهند.

عیدفطر

نوشته شده توسطكابوسي 4ام تیر, 1396

عید فطر روز تولد دوباره انسان است

عطر دل انگیز ایمان در دل ها به مشام می رسد. گلبوته های صبر و مبارزه با نفس در جان ها شکفته می شود. روز عید فطر همه چیز رنگ و بوی خدایی دارد. هر چه اعمال نیک، تقوا و پرهیزکاری انسان بیشتر باشد، در روز عید به خدا نزدیک تر و عطر و بوی عید برای او دلپذیرتر است. عید فطر زمان شکفتن گل های ایمان در دل و جان انسان است. تحفه خداوند به مؤمنانی است که با سلاخ روزه به غبارروبی خانه دل پرداخته اند. آنان که پلیدی را از جان خود بیرون رانده اند و به جای آن اخلاص و ایمان را جایگزین کرده اند. آری عید سعید فطر روز تولد دوباره انسان است.

گفتار حضرت علی(ع) در روز عید فطر

خداوندان به ما رحم کن و با غفران و آمرزشت ما را ببخش که تو والا و بزرگ مرتبه ای. امروز روزی است که خداوند آن را برای شما مسلمانان عید قرار داده و شما را شایسته و سزاوار این عید ساخته است. پس همواره به یاد خدا باشید تا خدا نیز به یاد شما باشد.

او را بخوانید تا اجابت کند، در این روز سعید زکوة فطره خویش را بپردازید که به راستی این سنت پیامبر شماست و از سوی پروردگار بر شما واجب شده است.

 

نماز عید فطر

در روز عید سعید فطر، انسان با خواندن نماز پرشکوه عید، چه معبود و ولی نعمت واقعی خویش نزدیک تر می شود. بندگان مؤمن و پرهیزکار خداوند با برآمدنِ اولین اشعه های زیبای خورشید، مهیّای برگزاری نماز پرشکوه عید می شوند. شکوه و عظمت نماز عید دل های مؤمنان را جلا می بخشد و دشمنان اسلام را خوار و ذلیل می سازد.

دروداع باعزیز چه بگوییم

نوشته شده توسطكابوسي 3ام تیر, 1396

اللَّهُمَّ إِنَّكَ قُلْتَ فِي كِتَابِكَ الْمُنْزَلِ شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ

اى خدا تو خود در كتابى كه نازل كردى فرمودى ماه رمضان آن ماهى است كه در آن قرآن نازل شده

وَ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ وَ قَدْ تَصَرَّمَ فَأَسْأَلُكَ بِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ وَ كَلِمَاتِكَ التَّامَّةِ

و اين شهر مبارك رمضان به پايان رسيد پس از تو درخواست مى ‏كنم به حق ذات بزرگوار كريمت و به حق كلمات تامه خاصانت

إِنْ كَانَ بَقِيَ عَلَيَّ ذَنْبٌ لَمْ تَغْفِرْهُ لِي أَوْ تُرِيدُ أَنْ تُعَذِّبَنِي عَلَيْهِ أَوْ تُقَايِسَنِي بِهِ‏

كه اگر تا اكنون بر من گناهى باقى است كه هنوز نبخشيده‏ اى و اراده عذاب و رنج مرا به آن گناه دارى

أَنْ لاَ يَطْلُعَ فَجْرُ هَذِهِ اللَّيْلَةِ أَوْ يَتَصَرَّمَ هَذَا الشَّهْرُ إِلاَّ وَ قَدْ غَفَرْتَهُ لِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ‏

اى خدا آن گناه را پيش از آنكه صبح اين‏شب آخر رمضان طلوع كند و اين ماه تمام به پايان رسد كرم كن و از آن گنه درگذر اى مهربانترين مهربانان عالم

اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ بِمَحَامِدِكَ كُلِّهَا أَوَّلِهَا وَ آخِرِهَا مَا قُلْتَ لِنَفْسِكَ مِنْهَا

اى خدا تو را ستايش مى‏ كنم به جميع صفات كمالت از اول تا به آخر آنچه را تو خود در ستايش خويش فرموده ‏اى

وَ مَا قَالَ الْخَلاَئِقُ الْحَامِدُونَ الْمُجْتَهِدُونَ الْمَعْدُودُونَ (الْمُعَدِّدُونَ) الْمُوَفِّرُونَ (الْمُؤْثِرُونَ) ذِكْرَكَ وَ الشُّكْرَ لَكَ‏

و آنچه خلايقى كه با كمال جهد و توجه پس به حمد و ستايشت و با تعظيم به ذكر و شكرت مى ‏پردازند

الَّذِينَ أَعَنْتَهُمْ عَلَى أَدَاءِ حَقِّكَ مِنْ أَصْنَافِ خَلْقِكَ مِنَ الْمَلاَئِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ‏

يعنى آن كسانى كه تو آنان را بر اداء حق بندگيت يارى كردى از انواع خلق از ملائكه مقرب

وَ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ أَصْنَافِ النَّاطِقِينَ وَ الْمُسَبِّحِينَ لَكَ مِنْ جَمِيعِ الْعَالَمِينَ‏

و پيمبران و رسولان و اصناف ناطقين به ذكرت و تسبيح گويان حضرتت تمام عالميان به همه اين حمدها تو را ستايش مى‏ كنيم

عَلَى أَنَّكَ بَلَّغْتَنَا شَهْرَ رَمَضَانَ وَ عَلَيْنَا مِنْ نِعَمِكَ وَ عِنْدَنَا مِنْ قِسَمِكَ وَ إِحْسَانِكَ وَ تَظَاهُرِ امْتِنَانِكَ‏

كه تو ما را به اين ماه رمضان رسانيدى در حالى كه نعمتهايت بر ما وافر و نزد ما از قسمت روزيت و كرم و احسان و امتنانت متظاهر بود

فَبِذَلِكَ لَكَ مُنْتَهَى الْحَمْدِ الْخَالِدِ الدَّائِمِ الرَّاكِدِ الْمُخَلَّدِ السَّرْمَدِ

پس در مقابل اين نعمتها تو را حمد كنيم ستايش شايسته در منتهاى حد حمدى هميشگى و بر دوام و ثبات و مخلد و سرمدى

الَّذِي لاَ يَنْفَدُ طُولَ الْأَبَدِ جَلَّ ثَنَاؤُكَ أَعَنْتَنَا عَلَيْهِ‏

كه طول ابديت آن حمد را پايان ندهد اى خدا ثناى تو بزرگ است تو ما را يارى كردى بر اداء وظيفه اين ماه شريف

حَتَّى قَضَيْتَ عَنَّا صِيَامَهُ وَ قِيَامَهُ مِنْ صَلاَةٍ وَ مَا كَانَ مِنَّا فِيهِ مِنْ بِرٍّ أَوْ شُكْرٍ أَوْ ذِكْرٍ

تا آنكه روزه آن و اقامه نماز و آنچه از اعمال خير و شكر و ذكر تو كرديم تو از ما ادا فرمودى

اللَّهُمَّ فَتَقَبَّلْهُ مِنَّا بِأَحْسَنِ قَبُولِكَ وَ تَجَاوُزِكَ وَ عَفْوِكَ وَ صَفْحِكَ وَ غُفْرَانِكَ وَ حَقِيقَةِ رِضْوَانِكَ‏

پروردگارا پس تو از كرم اعمال خير ما را بحد كامل بپذير و مقبول درگاهت بگردان و از ما بكرمت درگذر و ما را مشمول عفو و ملاطفت و آمرزش خود و حقيقت خوشنودى خويش قرار ده

حَتَّى تُظَفِّرَنَا (تُظْفِرَنَا) فِيهِ بِكُلِّ خَيْرٍ مَطْلُوبٍ وَ جَزِيلِ عَطَاءٍ مَوْهُوبٍ‏

تا ما را در اين ماه فيروز و موفق بر هر كار نيكوى مطلوب و عطاى بزرگ موهبت گردانى

وَ تُوقِيَنَا فِيهِ مِنْ كُلِّ مَرْهُوبٍ أَوْ بَلاَءٍ مَجْلُوبٍ أَوْ ذَنْبٍ مَكْسُوبٍ‏

و هم از كرم از هر چه مخوف و ترسناك است و هر بلا كه بسوى ما مى ‏كشند و هر گناه كه به عمل آريم ما را از آن محفوظ دار

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعَظِيمِ مَا سَأَلَكَ بِهِ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِكَ مِنْ كَرِيمِ أَسْمَائِكَ وَ جَمِيلِ ثَنَائِكَ وَ خَاصَّةِ دُعَائِكَ‏

اى خدا از تو درخواست مى‏ كنم به عظيم امرى كه احدى از خلقت درخواست كننداز اسماء كريم و ثناى جميل و دعاى خاص تو

أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

كه نخست درود فرستى بر محمد و آل محمد (ع)

وَ أَنْ تَجْعَلَ شَهْرَنَا هَذَا أَعْظَمَ شَهْرِ رَمَضَانَ مَرَّ عَلَيْنَا مُنْذُ أَنْزَلْتَنَا إِلَى الدُّنْيَا بَرَكَةً فِي عِصْمَةِ دِينِي وَ خَلاَصِ نَفْسِي‏

و اين ماه رمضان ما را بزرگترين و با بركت‏ترين ماه مباركى قرار ده كه از هنگامى كه ما را به دار دنيا آوردى تا كنون بر ما گذشته است هم از جهت حفظ دين و خلاص و نجات جانم

وَ قَضَاءِ حَوَائِجِي وَ تُشَفِّعَنِي فِي مَسَائِلِي وَ تَمَامِ النِّعْمَةِ عَلَيَّ وَ صَرْفِ السُّوءِ عَنِّي وَ لِبَاسِ الْعَافِيَةِ لِي فِيهِ‏

و هم از جهت برآمدن حاجتهايم و مرا تو خود شفيع باش در مسئلتهايم از درگاهت و اعطاى نعمت كامل و برطرف شدن بديها از من و پوشيدن لباس ببخش و عافيت برايم در اين ماه شريف

وَ أَنْ تَجْعَلَنِي بِرَحْمَتِكَ مِمَّنْ خِرْتَ (خُرْتَ) (ادَّخَرْتَ) لَهُ لَيْلَةَ الْقَدْرِ وَ جَعَلْتَهَا لَهُ خَيْراً مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ

و هم در اين ماه از لطف و رحمتت مرا از آنان قرار ده كه ثواب ليلة القدر را كه بهتر در اجر از هزار ماه است بر آنها اختيار و ذخيره كرده‏ اى

فِي أَعْظَمِ الْأَجْرِ وَ كَرَائِمِ الذُّخْرِ وَ حُسْنِ الشُّكْرِ وَ طُولِ الْعُمْرِ وَ دَوَامِ الْيُسْرِ

و هم ذخيره‏ هاى پر بهاى ديگر و شكرگزارى نيكو و طول عمر و آسايش دائم

اللَّهُمَّ وَ أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ وَ طَوْلِكَ وَ عَفْوِكَ وَ نَعْمَائِكَ وَ جَلاَلِكَ وَ قَدِيمِ إِحْسَانِكَ وَ امْتِنَانِكَ‏

اى خدا و از تو سؤال مى ‏كنم به حق رحمت واسعه و احسان و عفو و بخشش نعمتهايت و به حق جلال و عظمت عطاء و احسان قديم ازليت

أَنْ لاَ تَجْعَلَهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنَّا لِشَهْرِ رَمَضَانَ حَتَّى تُبَلِّغَنَاهُ مِنْ قَابِلٍ عَلَى أَحْسَنِ حَالٍ‏

كه اين رمضان را آخر عهد عمر من با ماه مبارك رمضان قرار ندهى تا در سال آتيه هم بر بهترين حال مرا نايل سازى به ثواب ماه مبارك

وَ تُعَرِّفَنِي هِلاَلَهُ مَعَ النَّاظِرِينَ إِلَيْهِ وَ الْمُعْتَرِفِينَ (وَ الْمُتَعَرِّفِينَ) لَهُ فِي أَعْفَى عَافِيَتِكَ وَ أَنْعَمِ نِعْمَتِكَ‏

و هلال ماه رمضان را بمن نشان دهى با ساير مؤمنانى كه بنظاره ماه شب اول پرداخته و مقر و معترف باحترام اين ماهند در حالى كه در عافيت و آسايش كامل باشم و بهترين نعمتها

وَ أَوْسَعِ رَحْمَتِكَ وَ أَجْزَلِ قِسَمِكَ يَا رَبِّيَ الَّذِي لَيْسَ لِي رَبٌّ غَيْرُهُ‏

و وسيعترين رحمت و عظيم‏تر قسمت اى پروردگار من كه جز تو مرا پروردگارى نيست

لاَ يَكُونُ هَذَا الْوَدَاعُ مِنِّي لَهُ وَدَاعَ فَنَاءٍ وَ لاَ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِلِقَاءٍ حَتَّى تُرِيَنِيهِ مِنْ قَابِلٍ‏

اين وداعى كه با ماه رمضان كردم وداع فنا و مرگ و آخرين عهد ملاقاتم با ماه مبارك رمضان نباشد تا آنكه به من در سال آتيه باز ماه رمضان را بنمايى

فِي أَوْسَعِ النِّعَمِ وَ أَفْضَلِ الرَّجَاءِ وَ أَنَا لَكَ عَلَى أَحْسَنِ الْوَفَاءِ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ

در حالى كه در وسيعترين نعمت باشم و بهترين اميد و با تو در بهترين عهد وفادارى باشم البته تو مستجاب كننده‏ دعاى خلقى

اللَّهُمَّ اسْمَعْ دُعَائِي وَ ارْحَمْ تَضَرُّعِي وَ تَذَلُّلِي لَكَ وَ اسْتِكَانَتِي وَ تَوَكُّلِي عَلَيْكَ‏

اى خدا دعاى مرا اجابت كن و به تضرع و زاريم ترحم فرما و بر ذلت و خواريم و اعتماد و توكلم بر حضرتت رحم آر

وَ أَنَا لَكَ مُسَلِّمٌ لاَ أَرْجُو نَجَاحاً وَ لاَ مُعَافَاةً وَ لاَ تَشْرِيفاً وَ لاَ تَبْلِيغاً إِلاَّ بِكَ وَ مِنْكَ‏

و من تسليم فرمان توام و اميد نجاح و رستگارى و سلامت و شرافت و نيل به مقصد جز به حضرتت و از درگاه كرمت ندارم

وَ امْنُنْ عَلَيَّ جَلَّ ثَنَاؤُكَ وَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُكَ بِتَبْلِيغِي شَهْرَ رَمَضَانَ‏

و بر من منت گذار اى خدايى كه ثنايت بزرگ و نامهاى مباركت مقدس است و عمر مرا تا به رمضان ديگر برسان

وَ أَنَا مُعَافًى مِنْ كُلِّ مَكْرُوهٍ وَ مَحْذُورٍ وَ مِنْ جَمِيعِ الْبَوَائِقِ‏

در حالى كه مرا سلامتى و آسايش از هر امر ناگوار و ترسناك و عافيت از هر سختى و بلاء عطا فرما

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَعَانَنَا عَلَى صِيَامِ هَذَا الشَّهْرِ وَ قِيَامِهِ حَتَّى بَلَّغَنِي آخِرَ لَيْلَةٍ مِنْهُ‏

شكر و ستايش خداى را كه ما را براى روزه اين ماه شريف يارى فرمود و بر قيام نماز تا آخرين ليله ماه مبارك مرا نايل گردانيد.

 

اللَّهُمَّ إِنَّكَ قُلْتَ فِي كِتَابِكَ الْمُنْزَلِ شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ

اى خدا تو خود در كتابى كه نازل كردى فرمودى ماه رمضان آن ماهى است كه در آن قرآن نازل شده

وَ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ وَ قَدْ تَصَرَّمَ فَأَسْأَلُكَ بِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ وَ كَلِمَاتِكَ التَّامَّةِ

و اين شهر مبارك رمضان به پايان رسيد پس از تو درخواست مى ‏كنم به حق ذات بزرگوار كريمت و به حق كلمات تامه خاصانت

إِنْ كَانَ بَقِيَ عَلَيَّ ذَنْبٌ لَمْ تَغْفِرْهُ لِي أَوْ تُرِيدُ أَنْ تُعَذِّبَنِي عَلَيْهِ أَوْ تُقَايِسَنِي بِهِ‏

كه اگر تا اكنون بر من گناهى باقى است كه هنوز نبخشيده‏ اى و اراده عذاب و رنج مرا به آن گناه دارى

أَنْ لاَ يَطْلُعَ فَجْرُ هَذِهِ اللَّيْلَةِ أَوْ يَتَصَرَّمَ هَذَا الشَّهْرُ إِلاَّ وَ قَدْ غَفَرْتَهُ لِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ‏

اى خدا آن گناه را پيش از آنكه صبح اين‏شب آخر رمضان طلوع كند و اين ماه تمام به پايان رسد كرم كن و از آن گنه درگذر اى مهربانترين مهربانان عالم

اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ بِمَحَامِدِكَ كُلِّهَا أَوَّلِهَا وَ آخِرِهَا مَا قُلْتَ لِنَفْسِكَ مِنْهَا

اى خدا تو را ستايش مى‏ كنم به جميع صفات كمالت از اول تا به آخر آنچه را تو خود در ستايش خويش فرموده ‏اى

وَ مَا قَالَ الْخَلاَئِقُ الْحَامِدُونَ الْمُجْتَهِدُونَ الْمَعْدُودُونَ (الْمُعَدِّدُونَ) الْمُوَفِّرُونَ (الْمُؤْثِرُونَ) ذِكْرَكَ وَ الشُّكْرَ لَكَ‏

و آنچه خلايقى كه با كمال جهد و توجه پس به حمد و ستايشت و با تعظيم به ذكر و شكرت مى ‏پردازند

الَّذِينَ أَعَنْتَهُمْ عَلَى أَدَاءِ حَقِّكَ مِنْ أَصْنَافِ خَلْقِكَ مِنَ الْمَلاَئِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ‏

يعنى آن كسانى كه تو آنان را بر اداء حق بندگيت يارى كردى از انواع خلق از ملائكه مقرب

وَ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ أَصْنَافِ النَّاطِقِينَ وَ الْمُسَبِّحِينَ لَكَ مِنْ جَمِيعِ الْعَالَمِينَ‏

و پيمبران و رسولان و اصناف ناطقين به ذكرت و تسبيح گويان حضرتت تمام عالميان به همه اين حمدها تو را ستايش مى‏ كنيم

عَلَى أَنَّكَ بَلَّغْتَنَا شَهْرَ رَمَضَانَ وَ عَلَيْنَا مِنْ نِعَمِكَ وَ عِنْدَنَا مِنْ قِسَمِكَ وَ إِحْسَانِكَ وَ تَظَاهُرِ امْتِنَانِكَ‏

كه تو ما را به اين ماه رمضان رسانيدى در حالى كه نعمتهايت بر ما وافر و نزد ما از قسمت روزيت و كرم و احسان و امتنانت متظاهر بود

فَبِذَلِكَ لَكَ مُنْتَهَى الْحَمْدِ الْخَالِدِ الدَّائِمِ الرَّاكِدِ الْمُخَلَّدِ السَّرْمَدِ

پس در مقابل اين نعمتها تو را حمد كنيم ستايش شايسته در منتهاى حد حمدى هميشگى و بر دوام و ثبات و مخلد و سرمدى

الَّذِي لاَ يَنْفَدُ طُولَ الْأَبَدِ جَلَّ ثَنَاؤُكَ أَعَنْتَنَا عَلَيْهِ‏

كه طول ابديت آن حمد را پايان ندهد اى خدا ثناى تو بزرگ است تو ما را يارى كردى بر اداء وظيفه اين ماه شريف

حَتَّى قَضَيْتَ عَنَّا صِيَامَهُ وَ قِيَامَهُ مِنْ صَلاَةٍ وَ مَا كَانَ مِنَّا فِيهِ مِنْ بِرٍّ أَوْ شُكْرٍ أَوْ ذِكْرٍ

تا آنكه روزه آن و اقامه نماز و آنچه از اعمال خير و شكر و ذكر تو كرديم تو از ما ادا فرمودى

اللَّهُمَّ فَتَقَبَّلْهُ مِنَّا بِأَحْسَنِ قَبُولِكَ وَ تَجَاوُزِكَ وَ عَفْوِكَ وَ صَفْحِكَ وَ غُفْرَانِكَ وَ حَقِيقَةِ رِضْوَانِكَ‏

پروردگارا پس تو از كرم اعمال خير ما را بحد كامل بپذير و مقبول درگاهت بگردان و از ما بكرمت درگذر و ما را مشمول عفو و ملاطفت و آمرزش خود و حقيقت خوشنودى خويش قرار ده

حَتَّى تُظَفِّرَنَا (تُظْفِرَنَا) فِيهِ بِكُلِّ خَيْرٍ مَطْلُوبٍ وَ جَزِيلِ عَطَاءٍ مَوْهُوبٍ‏

تا ما را در اين ماه فيروز و موفق بر هر كار نيكوى مطلوب و عطاى بزرگ موهبت گردانى

وَ تُوقِيَنَا فِيهِ مِنْ كُلِّ مَرْهُوبٍ أَوْ بَلاَءٍ مَجْلُوبٍ أَوْ ذَنْبٍ مَكْسُوبٍ‏

و هم از كرم از هر چه مخوف و ترسناك است و هر بلا كه بسوى ما مى ‏كشند و هر گناه كه به عمل آريم ما را از آن محفوظ دار

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعَظِيمِ مَا سَأَلَكَ بِهِ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِكَ مِنْ كَرِيمِ أَسْمَائِكَ وَ جَمِيلِ ثَنَائِكَ وَ خَاصَّةِ دُعَائِكَ‏

اى خدا از تو درخواست مى‏ كنم به عظيم امرى كه احدى از خلقت درخواست كننداز اسماء كريم و ثناى جميل و دعاى خاص تو

أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

كه نخست درود فرستى بر محمد و آل محمد (ع)

وَ أَنْ تَجْعَلَ شَهْرَنَا هَذَا أَعْظَمَ شَهْرِ رَمَضَانَ مَرَّ عَلَيْنَا مُنْذُ أَنْزَلْتَنَا إِلَى الدُّنْيَا بَرَكَةً فِي عِصْمَةِ دِينِي وَ خَلاَصِ نَفْسِي‏

و اين ماه رمضان ما را بزرگترين و با بركت‏ترين ماه مباركى قرار ده كه از هنگامى كه ما را به دار دنيا آوردى تا كنون بر ما گذشته است هم از جهت حفظ دين و خلاص و نجات جانم

وَ قَضَاءِ حَوَائِجِي وَ تُشَفِّعَنِي فِي مَسَائِلِي وَ تَمَامِ النِّعْمَةِ عَلَيَّ وَ صَرْفِ السُّوءِ عَنِّي وَ لِبَاسِ الْعَافِيَةِ لِي فِيهِ‏

و هم از جهت برآمدن حاجتهايم و مرا تو خود شفيع باش در مسئلتهايم از درگاهت و اعطاى نعمت كامل و برطرف شدن بديها از من و پوشيدن لباس ببخش و عافيت برايم در اين ماه شريف

وَ أَنْ تَجْعَلَنِي بِرَحْمَتِكَ مِمَّنْ خِرْتَ (خُرْتَ) (ادَّخَرْتَ) لَهُ لَيْلَةَ الْقَدْرِ وَ جَعَلْتَهَا لَهُ خَيْراً مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ

و هم در اين ماه از لطف و رحمتت مرا از آنان قرار ده كه ثواب ليلة القدر را كه بهتر در اجر از هزار ماه است بر آنها اختيار و ذخيره كرده‏ اى

فِي أَعْظَمِ الْأَجْرِ وَ كَرَائِمِ الذُّخْرِ وَ حُسْنِ الشُّكْرِ وَ طُولِ الْعُمْرِ وَ دَوَامِ الْيُسْرِ

و هم ذخيره‏ هاى پر بهاى ديگر و شكرگزارى نيكو و طول عمر و آسايش دائم

اللَّهُمَّ وَ أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ وَ طَوْلِكَ وَ عَفْوِكَ وَ نَعْمَائِكَ وَ جَلاَلِكَ وَ قَدِيمِ إِحْسَانِكَ وَ امْتِنَانِكَ‏

اى خدا و از تو سؤال مى ‏كنم به حق رحمت واسعه و احسان و عفو و بخشش نعمتهايت و به حق جلال و عظمت عطاء و احسان قديم ازليت

أَنْ لاَ تَجْعَلَهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنَّا لِشَهْرِ رَمَضَانَ حَتَّى تُبَلِّغَنَاهُ مِنْ قَابِلٍ عَلَى أَحْسَنِ حَالٍ‏

كه اين رمضان را آخر عهد عمر من با ماه مبارك رمضان قرار ندهى تا در سال آتيه هم بر بهترين حال مرا نايل سازى به ثواب ماه مبارك

وَ تُعَرِّفَنِي هِلاَلَهُ مَعَ النَّاظِرِينَ إِلَيْهِ وَ الْمُعْتَرِفِينَ (وَ الْمُتَعَرِّفِينَ) لَهُ فِي أَعْفَى عَافِيَتِكَ وَ أَنْعَمِ نِعْمَتِكَ‏

و هلال ماه رمضان را بمن نشان دهى با ساير مؤمنانى كه بنظاره ماه شب اول پرداخته و مقر و معترف باحترام اين ماهند در حالى كه در عافيت و آسايش كامل باشم و بهترين نعمتها

وَ أَوْسَعِ رَحْمَتِكَ وَ أَجْزَلِ قِسَمِكَ يَا رَبِّيَ الَّذِي لَيْسَ لِي رَبٌّ غَيْرُهُ‏

و وسيعترين رحمت و عظيم‏تر قسمت اى پروردگار من كه جز تو مرا پروردگارى نيست

لاَ يَكُونُ هَذَا الْوَدَاعُ مِنِّي لَهُ وَدَاعَ فَنَاءٍ وَ لاَ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِلِقَاءٍ حَتَّى تُرِيَنِيهِ مِنْ قَابِلٍ‏

اين وداعى كه با ماه رمضان كردم وداع فنا و مرگ و آخرين عهد ملاقاتم با ماه مبارك رمضان نباشد تا آنكه به من در سال آتيه باز ماه رمضان را بنمايى

فِي أَوْسَعِ النِّعَمِ وَ أَفْضَلِ الرَّجَاءِ وَ أَنَا لَكَ عَلَى أَحْسَنِ الْوَفَاءِ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ

در حالى كه در وسيعترين نعمت باشم و بهترين اميد و با تو در بهترين عهد وفادارى باشم البته تو مستجاب كننده‏ دعاى خلقى

اللَّهُمَّ اسْمَعْ دُعَائِي وَ ارْحَمْ تَضَرُّعِي وَ تَذَلُّلِي لَكَ وَ اسْتِكَانَتِي وَ تَوَكُّلِي عَلَيْكَ‏

اى خدا دعاى مرا اجابت كن و به تضرع و زاريم ترحم فرما و بر ذلت و خواريم و اعتماد و توكلم بر حضرتت رحم آر

وَ أَنَا لَكَ مُسَلِّمٌ لاَ أَرْجُو نَجَاحاً وَ لاَ مُعَافَاةً وَ لاَ تَشْرِيفاً وَ لاَ تَبْلِيغاً إِلاَّ بِكَ وَ مِنْكَ‏

و من تسليم فرمان توام و اميد نجاح و رستگارى و سلامت و شرافت و نيل به مقصد جز به حضرتت و از درگاه كرمت ندارم

وَ امْنُنْ عَلَيَّ جَلَّ ثَنَاؤُكَ وَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُكَ بِتَبْلِيغِي شَهْرَ رَمَضَانَ‏

و بر من منت گذار اى خدايى كه ثنايت بزرگ و نامهاى مباركت مقدس است و عمر مرا تا به رمضان ديگر برسان

وَ أَنَا مُعَافًى مِنْ كُلِّ مَكْرُوهٍ وَ مَحْذُورٍ وَ مِنْ جَمِيعِ الْبَوَائِقِ‏

در حالى كه مرا سلامتى و آسايش از هر امر ناگوار و ترسناك و عافيت از هر سختى و بلاء عطا فرما

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَعَانَنَا عَلَى صِيَامِ هَذَا الشَّهْرِ وَ قِيَامِهِ حَتَّى بَلَّغَنِي آخِرَ لَيْلَةٍ مِنْهُ‏

شكر و ستايش خداى را كه ما را براى روزه اين ماه شريف يارى فرمود و بر قيام نماز تا آخرين ليله ماه مبارك مرا نايل گردانيد.

 

فضیلت شب قدر

نوشته شده توسطكابوسي 27ام خرداد, 1396

فضیلت و اعمال شب قدر

از پيامبر گرامي اسلام (ص) نيز نقل است: از خداوند به دور باد و نفرين بر كسي كه به شب قدر برسد و زنده باشد، اما آمرزيده نشود.

 

“انس بن مالك” از پيامبر (ص) نقل كرده كه فرمودند: ماه مبارك به شما رو آورده است و در اين ماه شبي است كه برتر از هزار ماه است و هر كس از فيض شب قدر محروم گردد، از تمام خيرات بي‌نصيب مانده است و محروم نمي‌ماند از بركات شب قدر، مگر كسي كه خويشتن را محروم كرده است.

 

از امام باقر (ع) نيز درباره به وجود آمدن شب قدر نقل است: كه اگر خداوند كارهاي مؤمنان را چند برابر نكند به سر حد كمال نمي‌رسند، اما از راه لطف كارهاي نيكوي آن‌ها را چند برابر مي‌فرمايد تا كاستي هايشان جبران شود.

بر اين اساس، راز سعادتمند شدن انسان‌ها در شب قدر، عمل اختياري صالحي است كه با عنايت خداوند، بركت يافته و چند برابر مي‌شود.

 

از حضرت رسول (ص) نيز پيرامون شب زنده داري شب قدر نقل است كه فرمودند: كسي كه شب قدر را شب زنده‌داري كند، تا شب قدر آينده، عذاب دوزخ از او دور گردد.

 

امام موسي بن جعفر (ع) نيز درباره شب قدر فرمودند: كسي كه در شب قدر غسل كرده و تا سپيده صبح شب زنده‌داري كند، گناهانش آمرزيده مي‌شود.

 

تمامي اين روايات بر اين مطلب دلالت دارند كه برخي مقدرات و پاداش‌ها، مانند دور شدن از عذاب دوزخ، نتيجه كار خود بندگان است و سرنوشت هر انساني در شب قدر به دست خودش رقم مي‌خورد.

در شب قدر به خواندن دعاهايي از جمله “جوش كبير"، “دعاي افتتاح” و “ابوحمزه ثمالي” سفارش شده زيرا انسان با يادآوري لطف، گذشت، كرم، رحمت و بخشش بي‌پايان خداي مهربان او را در كنار و دستگير خويش مي‌بيند و نور اميد در دلش مي درخشد.

 

شب قدر

نوشته شده توسطكابوسي 24ام خرداد, 1396

سخنی درباره شب قدر

 

لیله القدر درنگاه علامه طباطبایی رحمت الله

مهم‌ترین مناسبت ماه مبارک رمضان، شب قدر است که همواره مورد توجه مومنین بوده و خواهد بود. آنچه در پیش روی دارید بحثی پیرامون شب قدر بر اساس نظرات مرحوم علامه طباطبایی رحمت‌الله در تفسیر شریف المیزان است که در دو سوره « قدر» و «دخان»‌ مطرح گردیده است.

● شب قدر یعنی چه؟

مراد از قدر، تقدیر و اندازه‌گیری است و شب قدر شب اندازه‌گیری است و خداوند متعال دراین شب حوادث یک سال را تقدیر می‌کند و زندگی، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسانها و اموری ازاین قبیل را دراین شب مقدر می‌گرداند.

 

ولادت امام مجتبی کریم اهل بیت مبارک

نوشته شده توسطكابوسي 20ام خرداد, 1396

 

 

سلام بر لحظه‏ هایی که تو را آوردند!
سلام بر لب‏های رسول اللّه‏ که میلاد تو را به درگاه پروردگار، سبحه گفت و نام یگانه‏ ات را از دست جبرئیل گرفت و در گوش عصمتت زمزمه کرد!
سلام بر لبخند سرافراز علی علیه‏ السلام ، که در طلوع تو اتفاق افتاد!
سلام بر تو، امامتِ فردای پس از علی!
سلام بر تو، شباهتِ بی‏شائبه محمدی!
سلام بر اقیانوس کرامت و سخاوتی که از دامان «کوثر» و «ابوتراب» برخاست.

 

***************************

 

تا خدا هست و خدايي مي کند، مجتبي مشکل گشايي مي کند.

 

سحررمضان

نوشته شده توسطكابوسي 16ام خرداد, 1396

 نمی دانم چه سّری است در رمضان، که سحرهایش این گونه غوغا می کند.

نمی دانم چه سّری است در رمضان، که سحرهایش پرده از دیدگان بیدار کنار می زند تا نیافتنی ها را به چشم ببینند و به گوش بشنوند…

سحرهای رمضان چشیدنی است.

عاشقانه ترین کلمات، لطیف ترین عبارات و مهربانه ترین نجواها به برکت سحرهای رمضان است که آفریده می شوند؛ و تنها کسی می تواند زیبایی سحرهای رمضان و جادوی ملکوتی آنها را دریابد که جنس سحر را بشناسد و بداند آنچه را که هر سحر اتفاق می افتد…

باورم نمی شود ماه رمضان بیاید و درِ خانه ای بسته بماند.

باورم نمی شود ماه رمضان بیاید و دستی خالی بازگردد.

باورم نمی شود ماه رمضان بیاید و دلی داغدیده بماند.

مگر رمضان ماه برکت و رحمت و آمرزش نیست؟

مگر بهترین روزها و بهترین شب ها و بهترین ساعات آز آنِ رمضان نیست؟

مگر ضیافت خدا تمام عیار بر پا نمی شود؟

ویژگیهای امام خمینی (ره)

نوشته شده توسطكابوسي 13ام خرداد, 1396

بصيرت و بينش امام
بصيرت، بينايي و ديدن مسائل و عمق زواياي امور، از ويژگي هاي شخصيتي امام خميني (ره) به شمار مي رفت که در فراز و نشيب هاي مسايل، از آن استفاده مي کردند. ايشان نقل مي کنند که: « گاهي کسي پيش من آمده، شروع به صحبت مي کند (؛ولي) هنوز حرفش تمام نشده، مي فهمم که آن چه مي خواهد بگويد، چه نقشه اي دارد و چه نتيجه اي مي خواهد از اين ملاقات بگيرد.»
امام خميني (ره) از همه علوم لازمه براي موفقيت در نهضت بهره مند بود. او عالمي اسلام شناس، سياستمدار، مردم شناس، آگاه به مسائل روز دنيا و تاريخ عمومي و تاريخ اسلام بود که از فلسفه و عرفان و اخلاق و همه علوم تخصصي حوزوي در حد بسيار بالايي برخودار بود به گونه اي که نه تنها در حرکت هاي خود نياز علمي به کسي نداشت؛ بلکه از استادان مشهور به شمار مي رفت. يکي از نزديکان امام مي گويد: «يکي از اساتيد نجف مي گفت: من بيست سال در نجف درس خواندم و خيال مي کردم مستغني شده ام، اما وقتي امام نجف آمدند و من به درس او رفتم! ديدم خير، هنوز چيزي نفهميده ام».
 
امام (ره) و طرح مباحث نظري حکومت:
با تبعيد شدن امام خميني (ره) به نجف اشرف، ايشان در بهمن 1348، سلسله درس هايي را درباره حکومت اسلامي و ولايت فقيه مطرح نمودند. امام در آن درس ها، دورنماي مبارزه و هدف هاي نهضت را ترسيم، و مباني فقهي، اصولي و عقلي حکومت اسلامي و مباحث نظري حکومت داري را ارائه کردند. با انتشار اين مطالب در قالب کتاب ولايت فقيه، شور تازه اي در ميان مبارزان به وجود آمد.
 
امام (ره) و طرح مسايل نوين فقهي:
دوران تبعيد امام خميني (ره) در ترکيه، با سختي هاي زيادي همراه بود، به گونه اي که حتي ايشان حق پوشيدن لباس روحانيت را نداشت. اين دوران تبعيد، يازده ماه به طول انجاميد. ترک ها براي منزوي ساختن ايشان، چندين بار محل سکونت را تغيير دادند، اما امام چون کوهي استوار در مقابل دشمنان ايستاده و با وجود همه مشکلات، با استفاده از فرصت به دست آمده در ترکيه، به تدوين کتاب تحرير الوسيله پرداختند که در آن، براي اولين بار از احکام جهاد، دفاع، امر به معروف و نهي از منکر، در رساله هاي عمليه ياد شده بود.
 
امام، عرفان و تعقل:
بيش تر عرفا، سير و سلوک را امري نفي کننده تعقل، يا جداي از آن مي دانند و عقيده دارند که راه عرفان، جداي از طريق عقل است و مسايل عرفاني، يافتني است، نه گفتني. امام خميني (ره) نه تنها در پيمودن اين مسير، عقل را مردود نمي شمردند؛ بلکه براي طرح مباني عرفاني و خداشناسي، استدلال عقلي هم مي کردند. در واقع امام، با تأثير پذيري از قرآن و تعاليم اهل بيت (ع) براي عنصر تفکر و انديشه، احترام خاصي قائل بوده و از تعقل به شدت حمايت مي کردند. در عرفان ايشان، تفکر و تحقيق، يکي از ارکان و سلوک به شمار مي آيد.
 
امام و درس اخلاق:
پس از رحلت آيت الله حاج ميرزا جواد آقا ملکي تبريزي، استاد بزرگ اخلاق، امام خميني (ره) اين درس را در عصر روزهاي جمعه ادامه دادند که البته بعدها توسط کارگزاران رضاخان به تعطيلي کشيد. يکي از شاگردان اين کلاس مي گويد: «امام، در هفته يک بار درس اخلاق داشتند که يک هفته انسان را کنار از گناه نگاه مي داشت و تحت تأثير آن، او را از تمايلات مادي و حيواني باز مي داشت».
 
امام و توصيه به تهذيب نفس در جواني:
حضرت امام خميني (ره) در نامه اي که به فرزندشان حاج احمد آقا نگاشت،  در مورد چگونگي استفاده از دوران جواني، چنين سفارش مي کند. «عزيزم! از جواني به اندازه اي که باقي است، استفاده کن در پيري همه چيز از دست مي رود؛ حتي توجه به آخرت و خداي تعالي. از مکرهاي بزرگ شيطان و نفس اماره آن است که جوانان را وعده طول عمر مي دهد و تا لحظه آخر با وعده هاي پوچ، انسان را از ذکر خدا و اخلاص براي او باز مي دارد تا مرگ برسد و در آن حال، ايمان را اگر تا آن وقت نگرفته باشد، مي گيرد».

ویژگیهای امام خمینی (ره)

نوشته شده توسطكابوسي 13ام خرداد, 1396

بصيرت و بينش امام
بصيرت، بينايي و ديدن مسائل و عمق زواياي امور، از ويژگي هاي شخصيتي امام خميني (ره) به شمار مي رفت که در فراز و نشيب هاي مسايل، از آن استفاده مي کردند. ايشان نقل مي کنند که: « گاهي کسي پيش من آمده، شروع به صحبت مي کند (؛ولي) هنوز حرفش تمام نشده، مي فهمم که آن چه مي خواهد بگويد، چه نقشه اي دارد و چه نتيجه اي مي خواهد از اين ملاقات بگيرد.»
امام خميني (ره) از همه علوم لازمه براي موفقيت در نهضت بهره مند بود. او عالمي اسلام شناس، سياستمدار، مردم شناس، آگاه به مسائل روز دنيا و تاريخ عمومي و تاريخ اسلام بود که از فلسفه و عرفان و اخلاق و همه علوم تخصصي حوزوي در حد بسيار بالايي برخودار بود به گونه اي که نه تنها در حرکت هاي خود نياز علمي به کسي نداشت؛ بلکه از استادان مشهور به شمار مي رفت. يکي از نزديکان امام مي گويد: «يکي از اساتيد نجف مي گفت: من بيست سال در نجف درس خواندم و خيال مي کردم مستغني شده ام، اما وقتي امام نجف آمدند و من به درس او رفتم! ديدم خير، هنوز چيزي نفهميده ام».
 
امام (ره) و طرح مباحث نظري حکومت:
با تبعيد شدن امام خميني (ره) به نجف اشرف، ايشان در بهمن 1348، سلسله درس هايي را درباره حکومت اسلامي و ولايت فقيه مطرح نمودند. امام در آن درس ها، دورنماي مبارزه و هدف هاي نهضت را ترسيم، و مباني فقهي، اصولي و عقلي حکومت اسلامي و مباحث نظري حکومت داري را ارائه کردند. با انتشار اين مطالب در قالب کتاب ولايت فقيه، شور تازه اي در ميان مبارزان به وجود آمد.
 
امام (ره) و طرح مسايل نوين فقهي:
دوران تبعيد امام خميني (ره) در ترکيه، با سختي هاي زيادي همراه بود، به گونه اي که حتي ايشان حق پوشيدن لباس روحانيت را نداشت. اين دوران تبعيد، يازده ماه به طول انجاميد. ترک ها براي منزوي ساختن ايشان، چندين بار محل سکونت را تغيير دادند، اما امام چون کوهي استوار در مقابل دشمنان ايستاده و با وجود همه مشکلات، با استفاده از فرصت به دست آمده در ترکيه، به تدوين کتاب تحرير الوسيله پرداختند که در آن، براي اولين بار از احکام جهاد، دفاع، امر به معروف و نهي از منکر، در رساله هاي عمليه ياد شده بود.
 
امام، عرفان و تعقل:
بيش تر عرفا، سير و سلوک را امري نفي کننده تعقل، يا جداي از آن مي دانند و عقيده دارند که راه عرفان، جداي از طريق عقل است و مسايل عرفاني، يافتني است، نه گفتني. امام خميني (ره) نه تنها در پيمودن اين مسير، عقل را مردود نمي شمردند؛ بلکه براي طرح مباني عرفاني و خداشناسي، استدلال عقلي هم مي کردند. در واقع امام، با تأثير پذيري از قرآن و تعاليم اهل بيت (ع) براي عنصر تفکر و انديشه، احترام خاصي قائل بوده و از تعقل به شدت حمايت مي کردند. در عرفان ايشان، تفکر و تحقيق، يکي از ارکان و سلوک به شمار مي آيد.
 
امام و درس اخلاق:
پس از رحلت آيت الله حاج ميرزا جواد آقا ملکي تبريزي، استاد بزرگ اخلاق، امام خميني (ره) اين درس را در عصر روزهاي جمعه ادامه دادند که البته بعدها توسط کارگزاران رضاخان به تعطيلي کشيد. يکي از شاگردان اين کلاس مي گويد: «امام، در هفته يک بار درس اخلاق داشتند که يک هفته انسان را کنار از گناه نگاه مي داشت و تحت تأثير آن، او را از تمايلات مادي و حيواني باز مي داشت».
 
امام و توصيه به تهذيب نفس در جواني:
حضرت امام خميني (ره) در نامه اي که به فرزندشان حاج احمد آقا نگاشت،  در مورد چگونگي استفاده از دوران جواني، چنين سفارش مي کند. «عزيزم! از جواني به اندازه اي که باقي است، استفاده کن در پيري همه چيز از دست مي رود؛ حتي توجه به آخرت و خداي تعالي. از مکرهاي بزرگ شيطان و نفس اماره آن است که جوانان را وعده طول عمر مي دهد و تا لحظه آخر با وعده هاي پوچ، انسان را از ذکر خدا و اخلاص براي او باز مي دارد تا مرگ برسد و در آن حال، ايمان را اگر تا آن وقت نگرفته باشد، مي گيرد».

تسلیت ارتحال حضرت امام خمینی رحمت الله علیه

نوشته شده توسطكابوسي 13ام خرداد, 1396

نمونه هایی از مغتنم شمردن وقت درزندگی حضرت امام (س):

 

1ـ امام خمینی (س) از کمترین زمان، بیشترین استفاده را می کردند و هیچگاه نمی گذاشتند وقتشان هدر برود. حجت الاسلام و المسلمین مسیح بروجردی (نوه امام) نقل می کنند: بارها می دیدیم که در دقایق قبل از آماده شدن سفره که معمولاً به بطالت می گذرد ایشان به مطالعه و تلاوت قرآن می پرداختند. یک بار برای کاری خدمت ایشان بودم، صحبت که تمام شد، نگاهی به ساعتشان کردند و گفتند: می توانی یک تعریف یک دقیقه ای بکنی؟ تا من خواستم به آن مسأله فکر کنم و ذهنم را بگردم، یک دقیقه گذشت و امام رادیو را روشن کردند و من تازه متوجه شدم که ایشان می خواستند همین یک دقیقه قبل از اخبار هم به بطالت نگذرد؛ چون عادت داشتند که خلاصه اخبار را سر وقت بشنوند.

 

2ـ یکی دیگر از نمونه های زیبای مغتنم شمردن وقت در زندگی امام خمینی (س)، خاطره ای است که حجت الاسلام رحیمیان  نقل می کنند: امام در بسیاری از اوقات در آنِ واحد و همزمان به کارهای متعدد اشتغال داشتند. در یکی از روزهای اوایل فروردین 68، حدود ساعت هفت بعد از ظهر، حقیر را برای انجام کاری احضار فرمودند. وقتی مشرف شدم، حدود یک ساعت از غروب گذشته بود، ایشان در حالی که هنوز مشغول تعقیبات نماز مغرب و عشا بودند تسبیح در دستشان بود و ذکر می گفتند، به پشت خوابیده بودند و با بالا و پایین بردن پاهایشان، نرمش مخصوصی را که پزشک توصیه کرده بود، انجام می دادند، تصویر بدون صدای تلویزیون را مد نظر داشتند، به صدای رادیو گوش می دادند، علاوه بر این همه امور، علی نوه عزیزشان را در حالی که در کنار ایشان دراز کشیده بود و سعی می کرد حرکتهای امام را تقلید کند، مورد تفقد و نوازش پدرانه قرار می دادند و انجام نرمش، مانع از ابراز عطوفت نسبت به نوه خردسالشان نمی شد.

 

2ـ حسن خلق

 

 در تعریف حسن خلق گفته اند: حالتی است نفسانی که از به هم پیوستن و در هم تنیده شدن صفات نفسانی حاصل می شود و آن، حسن صورت باطن است که همان صورت نفس ناطقه و درک کننده می باشد. چنان که حسن خلق، حسن صورت ظاهر و تناسب اجزا با یکدیگر است. با این فرق که (حسن صورت ظاهر، اختیاری و اکتسابی نیست اما) حسن صورت باطن، ممکن است اکتسابی باشد. از این رو آیات و روایات بسیاری در تشویق و تحصیل آن وارد شده است.

 

 

 

قرآن کریم، خطاب به پیامبر اکرم(ص) می فرماید: وَ إِنّکَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ؛[15] همانا تو بر اخلاق بزرگی هستی.

 

 

 

و نیز می فرماید: فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْحَوْلِکَ؛پس به سبب رحمتی از سوی خدا است که با اینان نرم شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از پیرامونت پراکنده می شدند.

 

امام خمینی (س) درباره حسن خلق فرمودند: شیوه ائمه ما و اولیای خدا و انبیای خدا بوده است که خودشان را خدمتگزار مردم می دیدند و با حسن معاشرت و با رفتار انسانی، با رفتار الهی رفتار می کردند. و کارهایی را که باید انجام بدهند، با همین حسن رفتار انجام می دهند.

و باز در جایی نقل می کنند: پیغمبر خدا صلّی الله علیه و آله وقتی غضب می فرمود، اگر ایستاده بودند، می نشست و اگر نشسته بود، به پشت می خوابید، غضبش ساکن می شد

 

امام (س) نیز این حسن صورت باطنی را به خوبی با الگوگیری از ائمه معصومین (ع)، کسب کرده و با تمام اشتغالات ذهنی و فکری که داشتند، هم اهل مزاح و شوخی بودند و هم از خلق و خویی بالا برخوردار بودند. این نرم خویی و آرامش در کلام و رقّت قلب ایشان به گونه ای بود که همه افراد خانواده؛ حتی بچه ها به خود اجازه شوخی و مزاح با ایشان را می دادند. ایشان همیشه در حال لبخند بودند تا جایی که نوه های امام؛ خانمها نعیمه و عاطفه اشراقی، نقل می کنند: همه ما فکر می کردیم که امام، ما را بیشتر از دیگران دوست دارد؛ چون به همه لبخند می زدند.

 

در این مجال، به چند نمونه از حسن خلق امام اشاره می شود:

 

 1ـ سبقت در سلام کردن؛ از طلاب و شاگردان ایشان بسیار نقل شده است که هنگامی که خدمت ایشان می رسیدیم، برخورد ایشان طوری بود که گویی دو طلبه هم سطح هستیم و گاهی اوقات که خدمت ایشان می رفتیم، اگر فاصله مان حدود 10 ـ 15 متر بود، سعی می کردیم جلوتر برویم و سلام کنیم تا ایشان متوجه شوند. اما ایشان قبل از رسیدن ما، سلام می کردند و همیشه پیشی می گرفتند و هیچگاه خودشان را به عنوان یک استاد نمی گرفتند و با خوشرویی با همه روبرو می شدند.

 

 2ـ خوش رفتاری و لطافت کلام امام موجب شده بود تا کودکان، انس عجیبی با امام داشته باشند. امام محبت زیادی به بچه ها داشتند و بچه ها هر کاری به جهت کودکی می کردند، ایشان جلوگیری نمی کردند و حتی دیگران را نیز که قصد جلوگیری داشتند، منع می کردند و می گفتند: بچه ها را آزاد بگذارید.

ثواب قرائت قرآن

نوشته شده توسطكابوسي 10ام خرداد, 1396

 

قال علی علیه السلام :

مَنِ اتَّخَذَ قَولَ اللهَ دَلیلًا ، هُدِیَ اِلَی الَّتی هِیَ اَقوَم .

هر کس که سخن خدا را راهنمای خود بگیرد ، به استوارترین راه ها هدایت می شود .

                                                                         نهج البلاغه خطبه 147

 

قال الرّضا علیه السلام :

لا تَطلُبُوا الهُدی فی غَیرِالقُرآنِ فَتَضِلّوا.

هدایت را جز از قرآن مجویید که گمراه خواهید شد .

                                                                         امالی صدوق /438

 

 

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

یاعَلی ! سَیِّدُ الکَلامِ القُرآنُ .                              

     ای علی ! برترین سخن، قرآن است .

                                                                          تفسیرابی الفتوح 2/319

 

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

اَلقُرآنُ غِنًی لاغِنی دونَهُ وَ لا فَقرَ بَعدَهُ .

قرآن، توانمندی است که هیچ توانی جایگزین آن نمی شود وپس از آن هیچ فقری باقی نمی ماند.                                                                              تفسیرابی الفتوح 1/10

 

:

فَضلُ القُرآنِ عَلی سائِرِالکَلامِ  کَفَضلِ اللهِ عَلی خَلقِهِ

برتری قرآن بر سایر سخنان، همانند برتری خداوند است بر بندگانش .

                                                                              جامع الاخبار / 47

 

 

چند نکته مهم

نوشته شده توسطكابوسي 9ام خرداد, 1396

 

ویژگی‌های رفتار عاقلانه   ازفرمایشات مقام عظمی ولایت حضرت آیت الله خامنه ای دامت برکاته

کسانی که با شما دوستند، با اینها مدارا کنید! مدارا به معنای ظاهرسازی نیست، یعنی ملاطفت کنید، رفتار خوب و خوش داشته باشید. دوستانتان را، کسانی که صدقِ دوستیِ با شما دارند، اینها را با رفتار خوش خودتان از خودتان راضی نگهدارید.

احساس تکلیف در رابطه با برادر مومن

این که ما خیال کنیم در مسائل مادّی و اجتماعی و سیاسی و امثال اینها وظیفه داریم که راهنمائی کنیم، اما در مسائلی که مربوط به دین می‌شود، این وظیفه را نداریم! این، خطای بزرگی است. جزو مسلّمات احکام الهی و معارف اهل بیت«علیهم‌السلام» است که این وظیفه است.

توجه دائمی به نعمت‌های الهی

ما خیال می‌کنیم فقط نان اگر روی زمین افتاد، باید انسان آنرا بردارد، ببوسد. اینطور نیست، بلکه همۀ نِعَم الهی، از طرف خداست، هم خودِ نعمت‌بودن ارزش است، و هم اینکه از طرف خداست. هر چه او بدهد، از سوی او بیاید، او لطف کند؛ خیلی قیمت دارد.

دعا در گرفتاری و عافیت

حضرت می‌فرمایند: آن کسی که دچار بلا نیست و در حال عافیت است و مشکلی علی الظاهر ندارد، این هم به اندازۀ همان کسی که مشکل دارد، شایسته است که دعا کند.

 

طرز تهیه بامیه افطار رمضان

نوشته شده توسطكابوسي 8ام خرداد, 1396

بامیه خانگی برای ماه رمضان
مواد لازم جهت تهیه خمیر

تخم مرغ : 2 عدد
آرد سفید : 8 قاشق غذا خوری
روغن جامد یا کره : 2 قاشق غذاخوری
آب : 1 لیوان
جوش شیرین : یک چهارم قاشق چایخوری
شربت : 1 قاشق غذاخوری
روغن مایع برای سرخ کردن : به میزان لازم
 
ابتدا طرز تهیه شربت :
دو لیوان شکر را در یک لیوان آب حل کرده به همراه کمی وانیل، هل، زعفران( در صورت تمایل ) و گلاب بگذارید روی شعله تا به جوش آید و آنقدر بجوشد تا قوام یابد سپس شربت به دست آمده را کنار بگذارید تا خوب سرد شود.
 
طرز تهیه خمیر بامیه :
آب را با روغن در قابلمه ای جوش آورده سپس آرد را کم کم اضافه کنید و خوب به هم بزنید تا بوی خامی آرد از بین برود و بگذارید تا سرد شود.
تخم مرغها را یکی یکی با فاصله به خمیر اضافه کنید و بعد کمی جوش شیرین را تا خمیر لطیف و نرمی حاصل شود .
خمیر را داخل قیف مخصوص ریخته و داخل روغن داغ بیاندازید و بعد از طلایی رنگ شدن داخل شربت انداخته و بعد بیرون کشیده درون صافی بگذارید تا شربت اضافه ی آن گرفته شود.
 
 

 



 

چشمت به آب افتاد بگو.................

نوشته شده توسطكابوسي 7ام خرداد, 1396

رمضان

نوشته شده توسطكابوسي 7ام خرداد, 1396

چه کسی ازفضائل ماه رمضان بهره میبرد ؟

نوشته شده توسطكابوسي 7ام خرداد, 1396

بديهى است فضائل و ثواب هااز آنِ كسانى است كه حقيقت آن را درك كنند و به محتواى آن عمل و در گفتار و كردار به كار گيرند و به آن ها جامه عمل بپوشانند. چنان در روايات اسلامى براى روزه دارى آدابى ذكر شده و كسانى كه صرفاً تلاوت قرآن مى كنند، ولى به آيات و احكام آن عمل نمى كنند و يا آن كه از روزه دارى تنها رنج گرسنگى و تشنگى را مى كشند و بوسيله گناه، تأثير روزه را از بين مى برند و ماه مبارك رمضان و فضاى معنوى آن تأثيرى بر اشخاصى بر جاى نمى گذارد، مورد نكوهش قرار گرفته اند.
چنان كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به زنى كه با زبان روزه كنيز خود را دشنام مى داد فرمود: چگونه روزه دارى و حال آن كه كنيزت را دشنام مى دهى؟! روزه فقط خوددارى از خوردن و آشاميدن نيست، بلكه خداوند آن را علاوه بر اين دو، مانع كارها و سخنان زشت كه روزه را بى اثر مى كنند قرار داده است، چه اندكند روزه داران و چه بسيارند كسانى كه گرسنگى مى كشند.»
حضرت امام سجاد(عليه السلام) در دعاى حلول ماه رمضان به درگاه خداوند عرض مى كند: به وسيله روزه اين ماه ياريمان ده تا اندام هاى خود را از معاصى تو نگه داريم و آن ها را به كارهايى گيريم كه خشنودى تو را فراهم آورد، تا با گوش هايمان سخنان بيهوده نشنويم و با چشمانمان به دين لهو و لعب نشتابيم و تا دستمانمان را به سوى حرام نگشاييم و با پاهايمان به سوى آن چه منع شده ره نسپاريم و تا شكمهايمان جز آن چه را تو حلال كرده اى در خود جاى ندهد و زبان هايمان جز به آن چه تو خبر داده اى و بيان فرموده اى گويا نشود… .»
بنابراين، در ماه مبارك بايد تمام اعضا و جوارح را از حرام دور نگه داشت و با اخلاص، توكل و توسل از اهل بيت(عليهم السلام) و عمل به دستورها و احكام قرآن كريم و دورى از گناهان، انجام توبه نصوح و واقعى، عبادت، شب زنده دارى، درك فضيلت شب قدر و… فضيلت ماه مبارك رمضان را درك كرد و از آن در راستاى رسيدن به كمال حركت كرد و بايد در اين ماه به گونه اى خودسازى كرد كه با اتمام ماه مبارك تأثير و فوايد آن در روح و جان افراد باقى باشد و اثر آن تا ماه رمضان آينده سال بعد ماندگار باشد. بديهى است فضائل و ثواب هايى كه براى ماه مبارك رمضان و روزه دارى ذكر شده و به برخى از آن ها اشاره شد، از آنِ كسانى است كه حقيقت آن را درك كنند و به محتواى آن عمل و در گفتار و كردار به كار گيرند و به آن ها جامه عمل بپوشانند. چنان در روايات اسلامى براى روزه دارى آدابى ذكر شده و كسانى كه صرفاً تلاوت قرآن مى كنند، ولى به آيات و احكام آن عمل نمى كنند و يا آن كه از روزه دارى تنها رنج گرسنگى و تشنگى را مى كشند و بوسيله گناه، تأثير روزه را از بين مى برند و ماه مبارك رمضان و فضاى معنوى آن تأثيرى بر اشخاصى بر جاى نمى گذارد، مورد نكوهش قرار گرفته اند.
چنان كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به زنى كه با زبان روزه كنيز خود را دشنام مى داد فرمود: چگونه روزه دارى و حال آن كه كنيزت را دشنام مى دهى؟! روزه فقط خوددارى از خوردن و آشاميدن نيست، بلكه خداوند آن را علاوه بر اين دو، مانع كارها و سخنان زشت كه روزه را بى اثر مى كنند قرار داده است، چه اندكند روزه داران و چه بسيارند كسانى كه گرسنگى مى كشند.»
حضرت امام سجاد(عليه السلام) در دعاى حلول ماه رمضان به درگاه خداوند عرض مى كند: به وسيله روزه اين ماه ياريمان ده تا اندام هاى خود را از معاصى تو نگه داريم و آن ها را به كارهايى گيريم كه خشنودى تو را فراهم آورد، تا با گوش هايمان سخنان بيهوده نشنويم و با چشمانمان به دين لهو و لعب نشتابيم و تا دستمانمان را به سوى حرام نگشاييم و با پاهايمان به سوى آن چه منع شده ره نسپاريم و تا شكمهايمان جز آن چه را تو حلال كرده اى در خود جاى ندهد و زبان هايمان جز به آن چه تو خبر داده اى و بيان فرموده اى گويا نشود… .»
بنابراين، در ماه مبارك بايد تمام اعضا و جوارح را از حرام دور نگه داشت و با اخلاص، توكل و توسل از اهل بيت(عليهم السلام) و عمل به دستورها و احكام قرآن كريم و دورى از گناهان، انجام توبه نصوح و واقعى، عبادت، شب زنده دارى، درك فضيلت شب قدر و… فضيلت ماه مبارك رمضان را درك كرد و از آن در راستاى رسيدن به كمال حركت كرد و بايد در اين ماه به گونه اى خودسازى كرد كه با اتمام ماه مبارك تأثير و فوايد آن در روح و جان افراد باقى باشد و اثر آن تا ماه رمضان آينده سال بعد ماندگار باشد. [

رمضان

نوشته شده توسطكابوسي 7ام خرداد, 1396

حکمت

نوشته شده توسطكابوسي 27ام بهمن, 1394

حکمت 247:بخشش بیش از خویشاوندی محبت آورد .

حکمت 248:چون کسی به تو گمان نیک برد خوشبینی اورا تصدیق کن .

حکمت 249:بهترین کارها آن است که باناخوشنودی درانجام آن بکوشی

نکته ادبی

نوشته شده توسطكابوسي 29ام دی, 1394

خورشید باش که اگر خواستی نتابی نتوانی

پیامبر گرامی اسلام فرمودند : ایاکم وفضول النظر فانه یبذرالهوی ویولدالغفله ازنگاههای اضافی بپرهیزید جرا که تخم هوس می پراکند وغفلت می آورد .
بحارالانوار ج 9 ص19

نکته ادبی

نوشته شده توسطكابوسي 20ام دی, 1394

زندگی بدون چالش مزرعه بدون حاصل است

امام علی علیه السلا م: جلیس الخیر نعمه وجلیس الشر نقمه

همنشین خوب نعمت وهمنشین بد بلا ومصیبت است >
شرح آقا جمال خوانسا ری برغررالحکم ودرالکلم ج 3ص 356 ح 4719 و4720

خستگی

نوشته شده توسطكابوسي 13ام آبان, 1394

نباید ازخسته بودن خود شرمنده باشی بلکه فقط باید سعی کنی که خسته آورنباشی

گوهرنبی (ص)

نوشته شده توسطكابوسي 25ام فروردین, 1394

فاطمه زهرا(س)آسمان بلند ورفیعی است که درآغوش آن ستاره های فروزان ولایت  وامامت قرار گرفته است 

 

                                                                                                                         مقام معظم رهبری دامه بکاته

حکمت 16

نوشته شده توسطكابوسي 17ام آذر, 1393

وقال علی (ع):

تذل الامورللمقادیر حتی یکون الحتف  فی التدبیر

ترجمه:وفرمود:کارها دستخوش تقدیرندآنسان  که گاه  تدبیر سبب مرگ شود .

دعای دوست

نوشته شده توسطكابوسي 11ام آذر, 1393

خدایا حفظ کن کسی راکه دوستش دارم  ویاورش باش درگرداب مشکلات  صدایش را بشنو وقتی تورا می خواند وخوشبختش کن بخاطرقلب پاکش ولحظه ای بخودش وامگذار امورش راخود رقم زن و …………آنچه به همه خوبانت عطا می کنی به اوهم عطا کن آمین

حکمت 94

نوشته شده توسطكابوسي 25ام آبان, 1393

ترجمه حکمت

امیرمؤمنان فرمودند: هرگاه خبری شنیدید آن را نیک بفهمید ودر آن بیندیشید نه این که بشنوید ونقل کنید زیرا نقل کنندگان علم بسیارند ولی اندیشه کننده گان در آن اندکند.

التماس دعا